دوران عقدم ودیشب پیشش بودم کلی باهام حرف زد بغض کرد و گفت من خیلی میترسم از دستت بدم من خیلی دوستت دارم کلی بهم محبت کرد
ولی امشب ازش خواستم یه جا بریم قبول نکرد و ترجیح داد خودش تنهایی یه جای دیگه بره از صدامم فهمید ناراحت شدم ولی به روی خودش نیورد
نمیدونم حرفاشو باور کنم یا عملش رو
بغضم گرفت کل انرژیم رفت