استوریش مفهومی بود ک یعنی واضح نگفته بود پزشکی دختر عموم هم پرستاری قبول شده بود عموم هم استوری گذاشته واس قبولی دخترش با مفهموم همون پزشکی
بعد همه به این دو خانواده زنگ زدند تبریک گفتند و همه فکرکردند هردو دختر پزشکی قبول شدند
فرداش عموم واس دخترش مهمونی گرفت و همه هدیه و گل بردن و اونجا وقتی به دخترا گفتن خانم دکترهای اینده و نمیدونم چندتا شوخی دیگه کردند،دخترعموم گفت من پرستاری قبول شدم ن پزشکی
کی بهتون گفته پزشکی اوردم؟
همه گفتن عه آخه وقتی پیام تبریک دادیم به استوری پدرت نگفت پرستاری و عذرخواهی کردن و ازش و گفتن عمدی نبوده و فرق چندانی نداره و خواستن دخترعموم دلخور نباشه
بعد عموم در جواب اشتباهش ب دخترش گفت:
کار توام کمتر از پزشک نیست ک،وقتی تو بیمارستان دکتر نباشه تو جایگزینش هستی،و دکتر مریضاش رو ب تو میسپاره و چندتا جمله بی معنی دیگ ک فقط حال دخترش بدتر شد
الان یکسال گذشته اما دیگ دختر عموم با پدرش قهر و دیگ هیچ مهمونی و مراسمی رو نرفت
و پدرش میگ اقوام وساطت کنند از دلش دربیارن
حالا امسال دختر دومش کنکور داره و هنوز اعلام نتایج نشده همه جا میگه خانم دکتر بابا
جالب اینجاست عموم استاد دانشگاه و دکتری مدیریت داره
اصلا خیلی عجیبه رفتارش و هیچکس متوجه نمیشه چرا اینجور میکنه
دختر عموم فقط گاهی بامن چت میکنه یا تلفنی میگه پدرم کاری کرد ک از پرستاری متنفرم و دلم میخواد ترک تحصیل کنم حس میکنم شخصیت و غرورم تو فامیل از بین رفته