ببین یه بار چند وقت پیش شوهرم منو بخاطر دوست دختر عوضیش خیلی کتک زد کلا خون مالی شدم .بعد اون روز من با خودم عهد بستم دیگه کلا باهاش قطع رابطه کنم جامو هم جدا کردم دیگه یه کلام حرف هم نزدم فقط کاراشو میکردم مثل غذا و لباس بعد چند روزش اون همش صدام میکرد شبا که بیا اما من نمیرفتم چند بار چند شب صدا کرد اما من نرفتم یه شب اومد گفت چرا نمیای پیشم گفتم دیگه نمیخوامت گفت یعنی چی نمیخوای گفت نمیدونم دلم دبگه نمیخوادت و از این حرفا اونم گفت جمع کن برو خونه بابات همین الان گفتم نمیرم گفت منو نمیخوای برو و فلان
ببین میخوام اینو بگم مردادهرچقدر هم مقصرر باشن و دل خانمشو بشکنن بازم رابطه جنسی زو میخوان براشون حال ما مهم نیست یعنی رابطه نباشه انگار زن هیچ مفهومی براشون نداره