روزی حداقل 5 بار به شوهر من زنگ میزد و آمار زندگی منو می‌گرفت شوهرم هم با جزئیات توضیح میداد.مادرش هم دخالت می‌کرد همش.
الان جاری زایمان کرده، مادرشوهرم اونجاس.
به شوهرم گفتم خوبه میبینم مامانت سرگرمه، چند روزیه 10 بار 10 بار بهت زنگ نمیزنه و خندیدم.
شوهرم هم به روی خودش نیاورد.
خوبه بفهمه برای سرگرم کردن مادرش داره زندگیمونو به فنا میده.
بنظرتون میفهمه اصلا یا نه؟
این دخالت ها تا آخر عمرت هست مادر بزرگ من این شکلی بود و تا موقع مرگش همین قضیه ها بود
مردا غیر مستقیم نمی‌فهمن..... مستقیم باهاش صحبت کن و حرفاتو بزن
نه
مقصری گذاشتی چندبار ی کار نادرست تکرار بشه.یعنی چی امار زندیگیتون رومیداد مادرش🙁پ تو چیکاره بودی که صاف صاف وامیستادی نگاه می کردی
درست بشین باهاش منطقی صحبت کن اینجوری ک کفتی انگار تیکه انداختی بهش، بنظرم قشنگ باهاش حرف بزنو در میون بزار بگو دوس ندارم جزییات زندگیمونو با بقیه در میون بزاریم
