من باهاشون مشکلی ندارم اما خب خونه خیلی کوچیکه اصلا مناسب عروس دوماد نیست
دومین موردم اینکع بخایم‌پول هم جم کنیم زودتر خونه بخریم همسرم میگع باز باید برم جاده که من واقعا خیلی مخالفم نمیدونم‌چیکار کنم
برا شغلش که باید بی خیال باشی یه کم سخته ولی میشه بسپرش دست خدا
و اینکه به هیچ وجه نرو سمت مادر شوهر حالا چه خوبش چ بدش چون بعدم اگه بخواین جدا بشین وابستگی هاشون نمیزاره زندگی خوب داشته باشین من 6ماه با خانواده شوهر زندگی کردم وقتی میخواستم جدا بشم مادرشوهرم می‌گفت من باید بیام پشت دیوارتون صدای خرو پف بچمو بشنوم بعد برم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
