2777
2789
عنوان

چادر زن بابام از اون جنس خوبا بود اونوقت چادر من چندساله کهنه است

| مشاهده متن کامل بحث + 986 بازدید | 35 پست
الان ضعف پلاکت خون دارم بخاطر تغذیه نامناسب بچگی ،چطور پدری بود حاظربود ی زن هرز بخوره بچش نخوره،

پدر من هم پسر دوست بود چون ما خواهرا زیاد بودیم علنا به ما میگفت من فقط پسرامو دوس دارم منم بچه بودم خیلی اذیت می شدم یا علنا فرق می ذاشت به برادرم که دوسال از من بزرگتر بود پول تو جیبی می داد به من و بقیه خواهرا نمی داد خواهرای دیگه مثل من ناراحت نمی شدن ولی چون من فاصله سنیم با برادرم کم بود ناراحت می شدم .برادرم سنش کم بود از محبت پدر سوع استفاده می کرد منو اذیت می کرد وقتی شکایت می کردم به پدرم بابام میگفت افرین پسرم خوب کردی کتکش زدی .الان با اینکه خودم بچه دارم یه عقده شده واسم ولی پدرم خیلی پیر وملول شده دلم واسش می سوزه تو هم پدرتو ببخش تا آرومتر شی

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پدر من هم پسر دوست بود چون ما خواهرا زیاد بودیم علنا به ما میگفت من فقط پسرامو دوس دارم منم بچه بودم ...

دقیقا ماهم مشکلمون همین بود چندتا خاهربودیم وبرادر نداشتیم وپدرم مادرمومیزد که پسر نداری....خیانت میکرد جلو چشم مادرم زنگ میزد به دخترخالش که مجردی همو میخاستن ،مادرمم میرفت قهر جداشه دایی هام وپدربزرگم دعواش میکردن بیرونش میکردن،مادرم اونقد نذرونیاز کرد دوتاپسر زایید،اما اون داداشام خون ماراکردن توشیشه ومیزدن وسایلمونا خراب میکردن حق اعتراضم نداشتیم چون کوچیکن وپسر،منم عقده خیلی چیزا بدلم مونده،دقیقا درکت کردم چی میگی ،الان ماازدواج کردیم واون دوتا داداش معتاد وکل اموال بابام رادارن به باد میدن میگیم تقسیم کنید میگن خرج مادرمیدیم وشکایت وهرکارم کردیم بیفایده بوده

عزیزم چه مادرتون ساده بوده. چرا پدر شوهرش رو درنیاورد

مادرم هیچ حلمی نداشت،4تابرادر داشت که اصلا حامی نبودن،چندبار رفت قهر که جداشه میگف یبار مادرم شروع کرد جیغ وداد که این اومد پولام گم شدن این پولامو برداشته،پدربزرگمم تامیتونسته مادرمو کتک زده که الکی اومدی قهر که بیای دزدی کنی،مادرموبیرون میکنه اونم جایی نداشته میره خونه عموم اونام میارنش خونش،وقتی پدرم میبینه کتک خورده بیشتر شیر میشه سرش واذیت وازارش رابیشتر میکنه،مادرمم میگف بدنم خورد بود از کتکها،مجبوربودم سکوت کنم کتک نخورم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز