به شوهر الان پونزده روزه میگم طلا بخریم تا اصل پولمون حفظ شه من احمق نه سرویس میخوام نه طلا برای خودم گفتم از شوهر خواهرم کمک بگیریم یه چند تیکه طلای دست دوم قیافه میگیره داداشم طلا فروش آشنا داره فلاپ دوستم آشنا داره ، امروز قاطی کردم گفتم پس کی میخوای طلا بخری پولم مه تو کارتت ریختم من بچه کوچیک دارم سخته خودم برم بازار ، پاشده رفته سه ساعته میگرده الان میه نمیتونم برم گیج شدم ، بنظرتون این آدم مرد زندگیه، نه پول پس انداز میکنه، نه لیاقت داره، دروغ هم میگه، اختیار پولمو بخودم هم نمیده ،