شوهر من ته تغاریه برنامه میرزن هی منم دوست ندارم برم اصلا لباسی سبک خانواده اونا ندارم میرم موذبم همش اصلا خوش نمیگذره جاریم بچه هاش همه جارو بهم میریزن هیچ کدوم هیچ حرفی نمیزنن نمیگیرن جلوشونو
تعدادشون خیلی هست تو خونه کوچیک منم حالم بد میشه تاریخ پریودمم اخر هفته هست
برنامه شب یلدا ربختن هرچقدرم به شوهرم گفتم نریم قبول نکرد مسخره بازیه بخدا انگار ۲۷ اسفند سال تحویل بگی هست
وای اصلا سردرد خالص میگیرم میرم قبلا شوهرم نمیگفت بریم ببین چطوری درسش دارن میدن اون گیر میده بریم منم میخوام پریود شم اصلا حال ندارم نمیدونم چ کنم
دوستم میشناسه اینارو دورادور میگه اینا همشون تو دعا هستن نمیدونم واقعا شاید هستن همش بلا سرم داره میاد کاش انقدر شوهرم وصل نباشه بهشون من دوست ندارم برم
بعد من کم سن سالم منو مجبور میکنن شال بزن من بیرون بدون شال میرم تو خونشون شال میزنم بخدا الان تو فیلم های خود ایرانم حجاب خانواده همسر منو نمیگیرن
