یه ساله پدر شوهرم فوت کرده و مادرشوهرش تنها زندگی میکنه. کلن هم 5 تا بچه داره ک شوهر من آخرین. 3تا دختر 2 تا پسر. با شوهر من ی مدل خاص تریه نسبت ب بقیه. هر شب باید شوهرم بش زنگ بزنه والا مثلا 12 1 شب زنگ میزنه با لحن گریه ای میگه چرا زنگ نزدی نگران شدم... یا اگر بهمون سپرده باشه وسیله ای بگیریم براش روزی دو سه بار میزنگه میگه گرفتید چی شد؟ از وقتی هم من حامله شدم اصلا هوامو نداره درحالیکه قبلا میومد خونمون همه کار میکرد ظرف میشست بیشتر میگفت خسته نباشی الان ظرفارو نصفه میذاره میره. هر وقتم من بخاطر حاملگی مریض شدم فشارم افتاده یا هر چی سریع برگشته گفته من مریضی حالم خوب نیست.... چی کارش کنم بنظر تون؟ چ رویه ای پیش بگیرم باهاش
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببخشید ولی به نظرم خیلی وقاحت میخاد ادم به مادرشوهرش نگاهی داشته باشه که اگه ظرفاشو نشوره و بره شاکی شه! خدایی چه جوری به خودتون این حقارو میدید؟! واقعا؟
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
ببخشید ولی به نظرم خیلی وقاحت میخاد ادم به مادرشوهرش نگاهی داشته باشه که اگه ظرفاشو نشوره و بره شاکی ...
بابااااا من اصن ظرف شستوشو نمیگم.... مثلا میدونه من باردارم وقتی خونشون هستیم بیشتر از قبلا ک باردار نبودم بهم کار میده. یا مثلا بهم میگه فلا چیزی بلند کن ک شوهرت بلند نکنه یوقت خسته بشه. در حالیکه زن حامله ک بار نباید بلند کنه.