باهاش رفتم بیرون برق رفته بود گفتم خونه نمونم.
بعد غر زد که خستم کردی
خیلی باهام بد هست
حالا خیلی جزئیات داره که نمیشه گفت..
فقط اینکه بهم گفت چندشی .متنفرم ازت. قلبم شکست.
من تا ظهر داشتم کمکش میدادم که غر نزنه
هر چی خوبی میکنم باهام بد هست
برام آرزوی بد میکنه.