چند وقت پیش صفحه اینستاگرام یه زوج دهه هشتادی رو دیدم. یادم افتاد ۴ سال پیش مهمان برنامه افطار شبکه یک بودن. ماجرای آشنایی شون جالبه:
پسر متولد ۷۸، دختر متولد ۸۲.
از سن ده سالگی دختر همسایه بودن. تو ۱۴ سالگی اش، پسره پیشنهاد دوستی میده
اما دختر مستقیماً گفت اگه مردشی، بیا پیش پدر و مادرم خواستگاری!
پسر سال ۹۶ با اینکه فقط ۱۷ سالش بود، هنوز سربازی نرفته بود و با شغل پارهوقت و حقوق ماهی ۳۰۰ هزار تومن، که سال ۹۶ هم عدد کمی بود
چون کارگر اون موقع حداقل ماهی یک میلیون تومن میگرفت رفت سراغ پدر و مادر دختر.
توی جامعهای که معمولاً خانوادهها برای دختر زیر ۲۲ سال خواستگار با تحصیلات بالا، شغل رسمی و درآمد خوب هستن، اما این اقدام واقعاً عجیب بود.
اینکه پدر و مادر دختر بهش اعتماد کردن. گفتن این پسر هدف داره، انگیزه داره، و به آیندهاش امیدواریم. سال بعدش هم عقد کردن.
سؤالم اینه:
📌 چی باعث شد خانواده دختر با این شرایط، این ازدواج رو بپذیرن؟
خیلیها با تحصیلات عالی و سرمایه زیاد هم نمیتونن اعتماد خانواده دختر رو جلب کنن. اما این نوجوان تونست. ولی این پسر ۱۷ ساله، سربازی نرفته با شرایط خیلی ساده، تونست این کار رو بکنه.
به نظر شما علت اصلی چی بوده؟
1. قدرت بیان و اعتماد به نفس بالا؟
2. شخصیت کاریزماتیک و توانایی جلب اعتماد؟
3. عشق و علاقه عمیق بین دو طرف؟
4. یا حمایت و پشتیبانی جدی خانوادهها از فرزندانشون؟
خیلیها میگن خانوادههایی که اجازهی ازدواج زیر ۱۸ سال میدن، از نظر مالی حمایت سنگینی هم انجام میدن؛ اما این موضوع همیشه درست نیست.
از طرف دیگه، آیا کاریزما و جذابیت شخصی میتونه مهمترین فاکتور برای اعتمادسازی باشه؟
چون اگه فقط پول و موقعیت باشه ولی فرد نتونه دل خانوادهی دختر رو بهدست بیاره، باز هم نتیجه نمیگیره.
✨ شما چی فکر میکنید؟
اگر جای پدر و مادر دختر بودید، این خواستگار ۱۷ ساله رو قبول میکردید؟
این رو هم بگم ازدواج این ۲ زن و مرد کاملا موفق بوده چون الآن صاحب ۲ فرزند هستن