رفیق صمیمیم که با یه بچه فوت شد یا پدر بزرگم که عزیزترینم بود فوت شد
گریم نگرفت و ناراحت ام نشدم عادی بودم
الان دیگه خیلی بدتر شدم💔انگار آدم نیستم 😭
قبلا انقد با آدما مهربونم بودم به واسطه کارم که فروشندگی بود
الان از آدما فراری ام
حتی دیروز همه خانواده رفتن اطراف شهر اما من تنها موندم تا الان از خواب پاشدم
حس بدی به آدما دارم
دلم نمیخواد هیچ دوست و رفیقی داشته باشم
تلقین حسادت دارم وسواس فکری دارم سوی تو مغزم میگه فلانی از تو بهتره فلانی فروشش بیشتره دخل تو کنه
خدا مرگ بده بهم
چکار کنم 💔
متولد فروردین ۸۶ ام