2777
2789
عنوان

شما بودید می‌رفتید مهمونی

203 بازدید | 15 پست

مادرم شهر دیگه س مادربزرگ پدری م شهر دیگه منم شهر دیگه 

مادربزرگم رفته خونه مامانم اینا نمی‌دونم چی شده با مادرم بگو مگو داشتن،

حالا مادربزرگم داره میاد شهر ما عمه م منو دعوت کرده برم خونه ش مادربزرگم میخواد بیاد. دوتا عمومم دعوت کرده.


مادرمم زنگ زده با داد و دعوا که تو باید با مادرت همه جا بری و به همه بگو نمیام چون اگر بری به من بی احترامی شده 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من دلم برا مادربزرگم تنگ شده 

مهمونی هم معمولا میرم بهم خوش میگذره عمو و عمه و...دوستشون دارم.


ولی از اون طرف می‌دونم مادربزرگ و عمه و زن عموهام همیشه به مادرم بی احترامی کردن از بچگی م...ولی فکر میکردم مادرم خیلی با اعتماد به نفسه و براش مهم نیست. چندساله فهمیدم اتفاقا براش مهم بوده همیشه تنهایی گریه میکرده‌ و الآنم چند ساله دیگه بدجوری جوابشونو میده به نظرم...

بابامم میگه من نمی‌دونستم مامانت انقد ناراحت می‌شده الآنم که سنی ازشون گذشته ، نمیتونه تحمل کنه مامانم جواب بده. مدام دعواشون میشه

وقتی مامانت ناراحت میشه ی جوری مودبانه دعوتشون رد کن نرو

آخه مامانم خودش به شهر دیگه س مدام با فامیلا دورهمی و مهمونی


من اینجا تو غربت چندتا فامیل پدری فقط دارم اینجا. اونم سالی یه بار شاید دعوتم کنن....


بعدم دلم برا مادربزرگم تنگ شده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792