تو خانواده کم جمعیتی بزرگ شدم مامانم به رحمت خدا رفته از طرف خانواده پدر و مادر هم کسی نیست که بشه روش حساب کرد یه چن تا زندایی دارم فقط...
با یکیشون راحت ترم از اون بیشتر اوقات کمک میگیرم .
امروز هم با اون رفتم خرید برای لباس روز خاستگاریم(به پروفایلم نگاه نکنید من دخترم)
دیگه مجبور بودم
ریسک نکردم خودم برم لباس بخزم.ترسیدم بد انتخاب کنم!گفتم یه بزرگ تر بندازم دنبال خودم بهتره !!
اونم اتفاقا اومد کمکم کرد تو خرید!ولی راستش حس خوبی ندارم!!چرا باید تو زندگیم مجبور باشم ب از زنداییم کمک بگیرم ؟اون که برام مادر و خاله نمیشه کس و کار نمیشع😔!!الان گاهی اگه یه مشکلی داشته باشم مجبورم به زنداییم رو بزنم!!
دوست فراوون دارم!!ولی خب رو دوست هم زیاد نمیشه حساب کرد ادم اخرش یه بزرگ تر میخواد که ازش بتونه تو مسائل مختلف کمک بگیره!!
من هفته اینده جلسه خاستگاریمه منم و دایی بزرگم و بابام تا الان هرچی خاستگار برام اومده، از طرف ما فقط مرد بودن زنی نبود در حالی که طرف پسر زن و مرد قاطی میومدن !!به نظرتون به این زنداییم هم بگم بیاد البته این زن یکی دیگه از دایی هامه نه زن دایی بزرگم!!