مامانم مریض شده خودش قرنطینه کرد اتاق منوخواهرم مشترکه و خیلیییی کوچیکه بعد دختر خالمم مونده چند روزی تو خونمون اصلا یک وضعی شده.. پدرم اومد هال خوابید منم میخواستم توهال بخوابم مگه میذاشت؟ اینقدر خر و پف میکرد و تو خواب حرف میزد نتونستم بخوابم بکم وضع بهتر شد خرو پفش کمتر شد تو خواب سوزش ادرار گرفتم پاشدم کلی آب خوردم دوسه بار رفتم دسشویی تا خواستم بهتر شم بخاطر اینکه یک ماهی هست گوشتو مرغو گذاشتم کنار دیشب رستوران جیگر دنبه سفارش دادم تا الان حس سنگینی و حالت تهوع دارم و هنوزم پدرم خرو پف میکنه دیوانه شدم بخدا کنکوریم هستم گفتم مادرم منو ساعت 7 بیدارم کنه ولی هروقت میخوام درس بخونم زمینو زمان دست رو هم میزارن گند بخوره تو شرایطم خدایا بس