ولی من فکر میکنم بعد عروسی راحت میشم کارا و مسئولیتام کمتر میشن بیشتر میتونم با خودم خلوت کنم
الان باید هرروز اشپزی کنم خونه هارو تمیز کنم حواسم ب داداش پنج سالم که حیلی شیطونه باشه که بلایی سر خودش نیاره همش هم تو خونه هستم خیلی کم پیش میاد برم بیرون
حالا بعد عروسی حداقل کمتر میشن کارام
همسرم روزا سر کاره
خونه هارو خیلی زیاد باشه روزی یع بار مرتب میکنم
اشپزی هم بعضی وقتا حاضری میخرم
بیرونم هروق دلم بخواد با همسرم میریم
خلاصه حس میکنم کمتر میشن کارام
الان جوریم که خیلی خستم حتی از خودمم خستم
خوبشم هست. بستگی به فکر ادمام داره
باشه
چون انتخاب درستی نداشتن.
من ک پرسیدم گفتن خوبه
کی گفته
پس چرا اینهمه دنبال ازدواجن اگر بده؟
انتخاباشون اکثرا درست نیست
وگرنه من زندگی بعد از ازدواج عوض نشد
عین دوران مجردیمم
دوران مجردیم مسئولیت خاصی نداشتم الانم همینه
خستگی جسمی سی چهل درصد کمتر میشه
خستگی روحی صد در صد زیاد تر
خب من تو خونه مادرم فقط گاهی وقتا ظرف میشستم
الان همه کارا رو باید انجام بدم تازه غرم میزنه آقا
ولی خب تو فرق میکنی شاید مجردی کارات واقعا بیشتره
من دختر عمم خیلی راحته
تا عصر که سرکارن باشوهرش ناهارم اونجا میدن بهشون ...
شبم خیلی اهل شام نیستن یوقتا اونم فیت فودی چیزی
خونم که کسی نیس بهم بریزه و کلا مرتبه
