2777
2789

اون موقع که همه داشتن تهرانو تخلیه میکردن من تو خونه نشسته بودم با گریه میگفتم هیچ کجا نمیرم باید تا آخر همین هفته بگیم خواستگارم با خانواده بیان خونمون😅

بار اولم بود اینطوری میکردم مامانم با تعجب نگام میکرد😳گفت واقعا عشق که میگن اینه ها🤣🤣🤣

منم بیشتر گریه میکردم میگفتم نه من فقط میخوام از بلاتکلیفی در بیام عاشق نیستم😂😂

حالا در نهایت شرایط خواستگاری جور نشد و بعدا تو اوج درگیری های کشور من و خواستگارم رفتیم بیرون که همو ببینیم 

فکر کن همه جا رو داشتن میزدن و ما کاملا خونسرد سوار ماشین در حال صحبت...😆گفت اونجارو میبینی؟ گفتم آره😍گفت اون ابر نیستا دود انفجاره🤐گفتم ااا😆

رفتیم کافه داشتم حرف میزدم گفت شنیدی؟ گفتم نه گفت نزدیکمونو زدن😶‍🌫️

دید من اصن با استرس بیگانه هستم ديگه با چه سرعتی اون روز منو برگردوند خونه😁

عجیبی😂🤣

من زادگاه کوروشم آزاده ای پرشورشم✌️ من شهر پاک آرشم خون رگ سیاوشم ❤️‍🔥 من دختری از پارسم موج ~خلیج فارسم~🌊                                                                                                               🇵🇸 آنچه اکنون در فلسطین رخ میدهد جنگ بین دو کشور نیست بلکه یک نسل کشی وحشیانه و ظلم و جنایتی تاریخی است ، کربلای زمان ما مقابل چشمانمان است و شاعر درست گفت «در کرببلا بی طرفان بی شرفان اند ، تاریخ همان است حسینی و یزیدی» 👈 اگه به هر دلیلی و به هر شیوه ای از رژیم اسرائیل ذره ای حمایت کنی باید بهت یادآور بشم که از دایره انسان بودن خارج شدی❗❌

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مام تهران بودیم با شوهرم گیم جنگی مبزدیم

بعد وسطش صدا میومد میپرسیدم این صدا بازی بود یا از بیرون میومد؟

میگفت ولش کن اهمیت نده😂 

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز