بدون شک خونه ی مادربزرگم 🥺😭
سه ساله دیگه ندارمش
ولی تا ابد ،،چای خوش رنگ عصرونه ش ..
آبپاشی کردن چمن ها که عصرا بشینیم توی چمن ها و حرف بزنیم ...
دمپخت های خوشمزه ش..
لبخند پاکش ..
آب خنکی که وسط تابستون میداشت بالای سرمون که شب تشنه مون نشه ...
خنکای تشکی که پهن میکرد شبا برامون و باد کولر آبی قذیمیش ...
هیچوقت این حس ها رو دیگه تجربه نکردم بعد از مادربزرگم ..
لطفا برای شادی روحش ی فاتحه بفرستید عزیزان 💐🥺