هر بار میخوام جای جدید برم یا کاری کنم میگه من نرفتم و نکردم تا این سنم
خب من شرایطشو دارم دلم میخواد تجربه کنم منم آدمم دلم پوسیده هربار همین بوده هر وقت با دوستام جایی برم کوفتم میشه حس بد بهم منتقل میشه اصلا هیچوقت خوشی ندارم فقط سالی یه بار شاید مسافرت بریم اونم جون خودش میاد منت نمیذاره
یعنی من حق جوونی کردن ندارم؟💔💔
خیلی خستم واقعا
مامان منم
باید در این مورد باهاش حرف بزنی
شاید قصدش دادن حس بد به تو نباشه
آگاهش کن که اذیت میشی
امان از این خانواده های تعصبی
منم مثل شمام به همسن و سالام که فکرمیکنم
چقدر هم موفقه طفلک 😏🤭😂🤣
دقیقا همین طوره
منم که فکر می کنم می بینم حتی ازاونا بهترشو می تونستم ولی همیشه محدودیت همیشه به خاطر دختر بودنمون باید ای کاش ای کاش بگیم
من خودم خیلی دلم میخا تو این شرکت ها و اینا کارمند بشم ولی خانوادم میگن پشت سرت بد میگن کار کردن تو شرکت بده 💔
بهترین کار اینه که خانوادت رو دوست خودت بدونی
در مورد احساساتت باهاشون حرف بزنی و چیزایی که شادت میکنه یا ناراحتت میکنه رو بهشون بگی تا بهت نزدیکتر شن
هیچکس تو دنیا اندازه ی پدر مادر عشق واقعی به آدم نداره
گاهی به دلیل عدم آگاهی یا نابلد بودن رفتار هایی میکنن که لازمه با روی خوش و مهربانی و عشق در موردش صحبت شه تا تغییر ایجاد بشع
عزیزدلممم🥲بیا بغلم🥺
من خواهرم همسن شماست اونم دقیقا رابطه اش با خانواده همینجوره خیلی باهاش حرف میزنم
باهاشون حرف بزن و بگو چ نیاز و انتظاراتی داری ازشون
اگه تونستی حتما با یه مشاورخوب صحبت کن در این مورد
