من امروز بعد چهارده سال رفتم دندونامو درست کنم ولی تا نشستم استرس گرفتم دو سه بار به دکتر گفتم یه لحظه صبر کنید دکتر خیلی بد رفتاری کرد ( البته دکترای متشخص و خوش رفتار زیاد داریم) منم سکوت کردم بلند شدم رفتم اشکمو درآورد با حرفاش
منم استرس میگیرم خصوصا اگه خیلی سال نرفته باشم، ولی دقیقا روز دوم جنگ رفتم دندونپزشکی درمانگاه، معمولا آدم فک میکنه دکترای درمانگاه درپیتن، یه خانم بود بسیار جوان، ماسک زده بود، ولی چشاش مهربون بود، واااای بهترین دندونپزشک تمام عمرم بود هم کارش بی نظیر بود هم تمام مراحل رو بهم توضیح میداد، اصلا از آمپول بیحسی زدنشم خوشم اومد!!!! تازه فهمیدم چه شغل باحالیه
غمگینم مثل جنی که بعضی آدما میگن وجود نداره ولی خودش میدونه و میبینه که وجود داره!!