بچه ها چرخه ی دعواها ی ما منو شوهرم
۱انتقاد من. ۲ نپذیرفتن اون کاری که باعث ناراحتی من شده و گردن نگرفتن مسولیت ناراحت کردن من به این شکل که به من میگه تو اشتباه برداشت کردی و اشتباه فهمیدی یا میگه تو اینطور فکر میکنی و فکرت اشتباهه ۳مسخره و بچه گانه نشون دادن حس من ۴ بعضا برچسب حساس بودن و منفی نگری به من میزنه ۵ منفجر شدن و پرخاشگری من ۶ فاصله و قهر اون بخاطر واکنش بد من ۷ چند روز باهام هیچ کاری نداره و من دلم طاقت نمیاره و میرم آشتی میکنم
نه مسئله حل میشه در واقع اینکه داره اشتباه میکنه رو نمیپذیره در واقع هیچوقت نمیپذیره که عامل ناراحت کردن من بوده و مدام انکار میکنه نقاط منفی رو و افراطی نقاط مثبت رو بزرگ میکنه
من نه شنیده میشم نه همدلی میگیرم ازش. نه نازم کشیده میشه نه چیزی عوض میشه و بخاطر نپذیرفتنهاش و تحریف واقعیت و رفتارش با من مثل نفهمها مدام عزت نفسم و اعتماد به نفسم کم میشه
میدونم عجیب نوشتم ولی به فروپاشی روانی رسیدم