من تو عقدم مشکلاتی دارم یکیش اینه من اومدم شهرستان چند ماهه نمی‌رم تهران چون اونجا خونه داریم و شوهرم از چشم مادرم میبینه میگ مامانت تو رو برده اونجا حالا به مادرم میگم بیا بریم تهران نمیاد میگه شهرستان خوبه تهران حوصله ام سر میره
شوهرت بگو عروسی بگیره زودتر بری خونه خودت...
اختیار مادرت رو که نداره شوهرت
خب خودت برو
عزیزم شما خیلی وقته تاپیک میزنید. با توجه به اخلاق شخص همسرت کاملا مشخص هست که دنبال بهونه س. میخاد عقد رو به هم بزنه.
اما عشق شما رو کور کرده داری خودتو گول میزنی
به نظرمن سه سال عقدهستی اگر شوهرت دلش تنگ میشدشرایط عروسی رو فراهم می‌کرد دنبال بهانه است برای جدایی ولی میخاد شما اول مطرح کنی از این شوهر آبی گرم نمیشه به قول معروف
یعنی این چند وقت که رفتید شهرستان
به خونه تهران سر نزدین؟
مادرت دوست داره شهرستان بمونه زندگی هرکس بخودش مربوطه یکی تهران راحته یکی شهرستان دلیل نمیشه موافق شوهرت زندگی کنه😑
پدرومادرمنم رفتن شهرستان بعداینهمه سال زندگی توتهران گفتن مادیگه نمیتونیم بمونیم تهران خیلی شلوغ والوده شده رفتن اولش تاعادت کنن اذیت شدن ولی الان خیلی احساس رضایت میکنن هرچی بهشون گفتیم برگردیدگفتن نه ماهم به تصمیمشون احترام گذاشتیم فکرنمیکنم مادرت لج کرده باشه احتمالاحال وهوای اونجابراش خوشایندبوده نمیخوادبرگرده تهران
من دردم اینه میگم اونا مقصرن تو بخاطر من فداکاری کن بیا بریم تهران ببینیم چی میشه من عقد دوممع مامانم باید نمیزاشت اونا بهونه درست کنن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
