21 دی پدربزرگم رو از دست دادم برای اولین بار یکی از خانوادم فوت میکرد
16 خرداد پسر خالم که تازه رفته بود 18 سال
هر شب دارم گریه میکنم کاری از دستم بر نمیاد جلو بقیه هم اصلا نشون نمیدم حتی سر قبرشون نتونستم گریه کنم فقط تو تنهایی میتونم و همش انکار میکنم میخوام با خودم حلش کنم ذهنم قرار میکنه نمیدونم متوجه میشید یا نه انگار روز اوله بقیه پذیرفتن من هنوز حتی به باورش هم نرسیدم شب که میخوابم همش خواب اونا رو میبینم صبح بلند میشم باز میشینم گریه میکنم لطفا اگر کسی میتونه کمک کنه که چجوری کنار بیام
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
یکبار رفتم سونوگرافی یکی از کارکنای اونجا شبیهش بود انقدر نگاهش کردم ب خودم اومدم دیدم ۲ ساعت از نوبتم گذشته.....
سعی کن خودتو ناراحت نکنی هر وقت فکر میکنی بهش سرگرم کنی خودتو
بعضی از چالشها و مسیرهای زندگی رو باید به تنهایی طی کرد. در این مواقع، تکیهگاه اصلی فرد، خودش و ایمانش به خداست. این امر میتونه به رشد فردی و استقلال منجر بشه و نشون میده که گاهی برای رسیدن به موفقیت، نیاز داریم که از دیگران فاصله بگیریم و به درون خودمون رجوع کنیم🌱🤍✨