21 دی پدربزرگم رو از دست دادم برای اولین بار یکی از خانوادم فوت میکرد
16 خرداد پسر خالم که تازه رفته بود 18 سال
هر شب دارم گریه میکنم کاری از دستم بر نمیاد جلو بقیه هم اصلا نشون نمیدم حتی سر قبرشون نتونستم گریه کنم فقط تو تنهایی میتونم و همش انکار میکنم میخوام با خودم حلش کنم ذهنم قرار میکنه نمیدونم متوجه میشید یا نه انگار روز اوله بقیه پذیرفتن من هنوز حتی به باورش هم نرسیدم شب که میخوابم همش خواب اونا رو میبینم صبح بلند میشم باز میشینم گریه میکنم لطفا اگر کسی میتونه کمک کنه که چجوری کنار بیام