الان سه ساله به یه گردش درست حسابی نرفتم
عروسی یکی از فامیلای نزدیکمون بود نرفتم
هیچ خوشگذرونی نداشتم کل زندگیم شده درس،درس،درس سه سال از عمرمو عملا تلف شد بخاطر اینکه کنکور قبول بشم واس پزشکی
نشد، نتونستم
حالا از اشناهامون هستن دوتا خواهر بودن ۲۴ ساعته تو مهمونی و خرید و پارتی و این کشور و اون کشور تو گردش و تفریح خدا شاهده یک کلمه درس هم بلد نبودن حالا به قدرت پول بابا یکیشون پزشکی میخونه یکیشون دندون پزشکی تو المان
با ماهی یک میلیارد پول تو جیبی
واقعا اخه چرا
اون ارزوهایی که من دارم رو اونا دارن زندگی میکنن من با کلی تلاش به چیزی نرسیدم اونا بدون هیچ زحمتی بهش رسیدن
کنکور هم که شده فقط سهمیه
هر چی از اطرافیان رشته های خوبی اوردن همشون سهمیه داشتن
الان من که نه سهمیه دارم نه پول میلیاردی باید بشینم حسرت بخورم و به یه رشتهی مسخره قانع باشم ؟
یا پشت بمونم دوباره یک سال همون درسا همون کتابا که حالا بازم مشخص نیست چی میشه
بخدا دیگه بریدم