نامزدم اینجوریه که اصلا ناز نمیکشه
حتی کلمه عاشقانه استفاده نمیکنه یا بغلم کنه بوسم کنه
ی خاهرزاده بزرگ داره با اون شوخی میکنه میخنده سر ب سر میزاره با عمه من شوخی میکنه میگه میخنده ولی با من اصلا حتی حرف نمیزنه مثلت توجمعی میام حرف بزنم جلو همه حرفمو میگم بعد صورتش میکنه اونور نه واکنشی نه جوابی یا یه چیز خنده دار میگم بقیه میخندن اون صورتش میکنه اونور
توخلوت خودمون باهاش هی شوخی میکنم مثلا گاز میگیرم تار موش میکشم بشکون میگیرمش عصبی میشه دیشب از ته دل ی بشکون گرفت دستم اندازه ی سیب کبود شد بعد ورم کرده باد کرده
بهش گفتم نگاه کن چیکارم کردی خدایی مناینحوری رفتار میکنم آقا عصبی شد دیگه حق نداری با من شوخی کنی بزار از این ببد بهت نشون میدم از دیشبم دیگه باهام حرف نمیزنه واقعا دلیل رفتاراش نمیدونم از ی جایی ام میگم حقمه من دختر مردم غریبه ام تو جایی که خانوادم به زنده بودنم تشنه آن چ برسه نامزدم