2777
2789

سلام ،پسرم یه هفتس تب داره داخل دهانش کلی زخم زرد رنگه ،۴ بار بردمش متخصص فقط میگن گلوش التهاب داره و اصلا به زخم های دهانش اهمیتی نمیدن ،اصلا چیزی نمیتونه بخوره بهونه گیر و لجباز شده دو سالشه ،اصلا سرفه و اینا نداره ،بار اخر دکتر یه شربت اسکلوویر هم به داروهاش اضافه کرده ،آخه چرا این تب لعنتی قطع نمیشه یه روز خوبه یه روز تب داره 

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂
کسی ک تبخال داشته نزدیکتون بودع؟

اره خودم تبخال داشتم کلی رعایت کردم که پسرم نگیره وای خودمم حس میکنم این زخم های دهانش به تبخال نن ربط داشته 

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اره خودم تبخال داشتم کلی رعایت کردم که پسرم نگیره وای خودمم حس میکنم این زخم های دهانش به تبخال نن ر ...

اره احتمالا از خودت گرفته

سیستم ایمنی بدنشو تقویت کن دیگ

داروهاشو بده 

یک هفته واسه تب خیلی خیلی زیاده

اگ تا فردا خوب نشد ببر بستریش کن

اره احتمالا از خودت گرفتهسیستم ایمنی بدنشو تقویت کن دیگداروهاشو بده یک هفته واسه تب خیلی خیلی زیادها ...

اصلا چیزی نمیخوره ،نمیزاره تو دهانش رو نگاه کنیم دکترا هم که اصلا هیچی نمیفهمن 

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂
اصلا چیزی نمیخوره ،نمیزاره تو دهانش رو نگاه کنیم دکترا هم که اصلا هیچی نمیفهمن

حالا دهنش و ول کن

تبی ک یک هفته طول بکشه اصلا خوب نیس

من بچه ی خودم بود همین امروز بستریش میکردم.خشک شد بچه دیگ

تهرانی؟

نه عزیزم 

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂
حالا دهنش و ول کنتبی ک یک هفته طول بکشه اصلا خوب نیسمن بچه ی خودم بود همین امروز بستریش میکردم.خشک ش ...

دکترش میگه با تبش مدارا کن،نمیفهمن که یه هفتس پدرمون در اومده بخدا 

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂
دکترش میگه با تبش مدارا کن،نمیفهمن که یه هفتس پدرمون در اومده بخدا

دکتراش دکتر نیستن....

من دوتا بچه دارم تاحالا کسی نگفته بهم با تب بچه مدارا کن

مدارا کردن نداره

بچه رو بردار ببر یه بیمارستان

بگو ویزیتش کنبد اگ لازمه بستریش کنید

دکتراش دکتر نیستن....من دوتا بچه دارم تاحالا کسی نگفته بهم با تب بچه مدارا کنمدارا کردن ندارهبچه رو ...

باشه عزیزم حتما همین کارو میکنم ممنونم ازت

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂

وای من اینجوری بودم خیلی بد بود

کل دهنم پر جوش شده بود چند روز قبلش مامانم تبخال گرفته بود سرایت کرد 

رفتم دکتر گفت افت دهانیه قرص داد خوب شدم،تو اون چند روز چیزی به جز آب و سوپ نمیتونستم بخورم

وای من اینجوری بودم خیلی بد بودکل دهنم پر جوش شده بود چند روز قبلش مامانم تبخال گرفته بود سرایت کرد ...

کاش بچه منم خوب بشه دعا کنید براش

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂
اون اسیکلوویر و مرتب بده بهش

میدم بهش سر ساعت  ولی اصلا زخمای دهانش تغییری نکرده ،نمیدونم التهاب گلوشم بخاطر زخم های دهانشه؟

 برای سلامتی تو دلیم یه صلوات میفرستی 🙏👼خدا جونم پسر کوچولومو صحیح و سالم برسون بغل من و باباییش و آبجیش 💖چشمام فقط خیره به دستای توهست مهربون پروردگارم ،کمکم کن ♥️پسر کوچولوی من ۲۸ مرداد به دنیا اومد و زندگیم رو رنگی رنگی کرد ،امروز ۲۸ شهریور پسرم یه ماهشه 😍😊تو که لبخند میزنی منو از نو میسازی پسرم ،تو رو اینقدر دوست دارم که نمیتونم با کلمات بیان کنم ،الان وارد یه تاپیک شدم که عنوانش این بود(مادر بودن چجور حسیه ؟؟)منم اومدم نظر بدم که دیدم با هیچ کلمه ای نمیتونم بیانش کنم ،نمیتونم بگم یه بچه وقتی وارد زندگیت میشه زندگیت چقدرررررر متحول میشه خداااا یااااا این حس خوب رو برای همه ارزو میکنم ،شکرت یا رب که منو لایق مادر شدن دونستی 🙃😍😍😍پسر کوچولوی من امروز ۶ ماهه شده و دیگه واسه خودش مردی شده ،بمونی برام عزیز مادر 😘تو و خواهرت دنیای من شدین ،باورم نمیشه ،من ،همون دختر شوخ و شیطونی که سر و تهشو میزدی ازش جوک و لطیفه و خنده میبارید حالا ۱۴ ساله که یه مادر نگران هستم ،اره من نگران فرزندانم میشم ،این خلصت و ویژگی مادرهاست ،الهی که ابجیت مامان بشه و تو بابا بشی و منم زنده باشم و اون روزها رو ببینم ،با موهای سفید و یه عصا تو دستم واسه بچه هاتون داستان تعریف کنم 😂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792