دیشب پسر داییم خونمون بود حرف ازدواج شد به مامانم گفت من دختر خودتو میخوام و یه جورایی خواستگاری کرد منو از مامانم بعد مامانم گفت من کلا نمیخوام دختر به فامیل بدم و این حرفا
حالا داییم که سوخته بود امشب زنگ زده بود کلی چرت و پرت گفته بود به مامانم
یعنییییی چی آخه وااای