من یه پسر یازده ماهه دارم و تهران با همسرم و پسرم زندگی میکنیم. خانواده هامون شهرستانن. مشکلم خانواده شوهرمن که جمعیتشون خیلی زیاده و کلا تهران خونه ما تلپن ماه به ماه. خواهر شوهرم دخترش خونه داره اینجا ، اما خونه من می مونه. برادر شوهرم و زن و بچه هاش میان یه ماه می مونن. اون یکی برادر شوهرم یا خواهر شوهرم میان زیاااد می مونن. به شوهرن تذکر دادم میگم من بچه کوچیک دارم رسیدگی لازم داره گاهی اوقات خودمم مریضم نمیتونم این موندن های وحشتناک اینا رو تحمل کنم. اما همسرم زیااادی مهمان نوازه و میمیره براشون میگه مگه چقد می مونن منم مجردی براشون زحمت داشتم. میگم مجردی تو بمن چه. من چرا تاوان مجردی تو رو پس بدم تا یه چیزی هم بگم فوری دوران محردی و زحمتای زیاد همسرم رو میکوبن تو روی من که چقد براشون زحمت داشته. . دوران دختری واقعا دوران بی غمی و بی مسیولیتی بود. اما الانم همش تو اشپزخونه تلف میشه برا این قوم مغول. ناراحتم که دیگه اون دختر شاد نیستم. یهو با ازدواجم همه جی تغییر کرد. کاش حداقل یکم فرهنکشون بهم میخورد. کلی ازشون پذیرایی میکنی تازه تیکه هم بارت میکنن جوایشونو ندی میترکی حواب هم بدی همه جا جار میزنن فلاتی برگشته اینو بهمون گفته. یکم کمکم کنید چطور با مدیریت این قضیه رو درست کنم که اینحوری برام معضل نشه.
خدا صبرت بده😞😞
آشپزی نکن شوهرت بره از بیرون بخره
۴ بار که پول داد حالش جا میاد
هیچ کاری هم نکن
فقط به خودت و بچه ات برس
تا هر وقت هم دلت خواست صبح ها بخواب
خودت رو نده حتما به روت مبیبنن که میمونن
وقتی میان سرسنگین باش و خیلی گرم نگیر تا بفهمن خوشت نمیاد
به شوهرت بگو مجرديات بهشون زحمت دادي پس خودتم جبرانش كن، ناهار و شام بزار از بيرون بگيره ببين تا كي ميتونه اينجوري دوام بياره
برو خونه کوچیک بگیر یا باردارشو.یا اومدن خودتو بزن به مریضی چیزی تحویلشون نگیر.وای واقعا چقد سخته وضعت
حتما هر وعده ازشون خوب پذيرايي ميكني كه دوست دارن اينهمه مدت خونت بمونن
استدلال شوهرت تو حلقم!!!
میان خونتون بی محلی کن هر وقتم شوهرت گفت بهم محبت کردن بگو وظیفشون پدر مادر پس انداخته بچرو مسولم هست در برابرش ... همشم نشور و نپز مگه وظیفته هر دفعه غذا بذاری هی این دفعه اومدن هیچی نپز ب شوهرت بگو برا تو کردن خودتم لطفشونو جبران کن بعدم توهم رفتی خونه هاشون ی ماه بمون ظرفاشونم جمع نکن حتی
شام و ناهار خوب میپزم روم نمیشه چیز سبکی بزارم اما همسرمم خیلی لارجه براش مهم نیست صد وعده هم میبردشون رستوران ولی حیف پول نیست بره واسه اینا.
بگو جاری و برادرشوهر چ زحمتی برات کشیدن؟شیرت دادن
