منم وقتی تازه زایمان کرده بودم فهمیدم بهم خیانت می‌کرده اینقدر جوش زدم شیرم خشک شد بچم شیر خشکی شد ببین هیچ وقت نمیبخشمش الان خیلی باهم خوبیم خداروشکر اونو نمیدونم اما من فقط تظاهر میکنم بهش میگم عشقم عزیزم اما تو دلم میگم مرتیکه اشغال عوضی دیگ نه برا پولش دلم میسوزه نه برا زندگی فقط و فقط بخاطر بچه هام دارم زندگی میکنم شوهرمو اصلا مثل سابق دوست ندارم منی ک عاشقش بودم اونم فکر میکنه من بخشیدم و تموم شده اما برا من تموم نشده و شاید زخمم داره خوب میشه اما جاش همیشه میمونه
با این الاغ زندگی میکنی؟مرتیکه هیز
عزیزم چقدر ناراحت شدم
اخه چکاریه بعصی خانما میکنن اول از همه چی ظرفیت همسرت رو بسنج بعد کاری براش انجام بده... اسی عزیزم تقصیر خودته ازاول پررو و پرتوقع بارش آوردی... اگه میتونی یمدت تحداقل تاموقعی ک بچه سومت یکم ازاب و گل دربیاد شعلت بزار کنار یکم همسرت هم بترسه چون میگی متاسفانه به پول توچشم داره... پرستاری مهدکودکی که پولشم همسرت بده ... اه اه واقعا حالم بدشد مردهم اینقدر بی وجدان
یه کمکی بگیر اگه میتونی بیاد چند ساعتی کمکت کنه یکم به خودت برس استراحت کن اگه تونستی یکم بیرون برو حال و هوات عوض شه
شوهرت خیلی غلط کرده خب روند زندگیه دیگه زن بچه میاره شاغله. شاید کمی خسته افسرده هم بشه این دلیل نداره شوهرا سرد بشن وفیلشون یاد هندستون کنع... حالا ن اینکه خودشون همیشه ترگل و رگلن اینجور اخلاقا فقط واسه یه قدرنشناس بیزاته وگرنه یه مرد واقعی تو این شرایط دست زنشو هم میبوسه
همسر نوزاد رو نگه میداش میرفتم پیاده روی یه دفعه یه اقای مزاحمم شد یعنی فکر کرده بود مجردم میخاست خواستگاری کنه من خر هم به شوهرم گفتم به خیال خودم که یکم بترسه و کمی قدر من رو بدونه دیگه نمیزاره برم 😬
اره پسر منم ب پروتیین گاوی آلرژی داشت چقدر شیر جوش ب بچم دادم از بغل مادرش و ارامش مادرش محروم شده بود چون همش پیش مامانم بود منم از این پاسگاه ب اون پاسگاه و دنبال مدرک 🤦🤦بچت تا چند وقت شیر خودتو خورد؟
باید بعد سه تا بچه یه سری کارها رو بهش محول می کردی، و اینکه اگر بچه هات بزرگ هستن به اونا هم مسئولیت بده هم خودشون مسئولیت پذیر میشن هم شما کمتر خسته میشی، وسایلی هم که بچه ها نیاز دارن رو از خودش بخواه بخره
