2777
2789

خداروشکر مشکلی ندارم . زندیگم خوبه 

شوهرم اخلاقش بد نیست . اما مامانم اینقدر وابسته ست به من که حد نداره 

در این چند ماه که عقد کردم وااقعا پیر و شکسته شده . افسرده شده کسی که خیلی شوخ بود . به کل عوض شده 

میگه از شوهرت خوشم نمیاد چون تو رو ازم گرفته 

میگه کاش چند سال تو عقد بمونی نری خونه خودت 

منم تا چند ماه دیگه میخواد برم ولی نمیدونم مامانمو چه کنم . 

اینقدر ناشکری میکنه و غر میزنه واقعا کلافه ام هم دلم براش میسوزه😔

بشین باهاش حرف بزن از خوبی شوهرت بگو از اینکه دلت با اون خوشه ، قربون صدقش برو بگو من که همیشه میام پیشت ، بگو خودت هم ازدواج کردی اومدی پیش بابا ، اخر هم بوسش کن

آقا هستم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیلی خوبه که مامانت انقد دوستت داره چند سالته ؟ مامان من میگه کاش از این خونه بری منم به زندگیم برسم

22 سالمه 

اخه اینقدر گرفته و ناراحته . هر چی ذوق داشتمو ازم گرفته 

واقعا خسته ام اینقدر پشت سر شوهرم حرف میزنه 

دلمم خیلی براش میسوزه واقعا داغون شده تو این مدت 

من میگم ادم نباید زیاد وابسته باشه 

باید به مشاور با مادرتون صحبت کنه من این حس رو سره یکی از دوستام داشتم البته از شوهرش متنفر نبودم خدایی 

فقط حس میکردم ازم گرفته شده 💔 ودیگه هیچ وقت مثل قبل نمیشیم

اگه یه مشاور ازدواج بتونه خیلی خوب میشه 

با خودتون خیال مادرتون رو راحت کنید ازاینکه قرار نیست دیگه همو نبینید وبازم بهشون سر میزنید بیرون می‌رسد و...

بگو مامان جای غمبرک گرفتن برا یه خوشبختیم دعاکن 

اگر دورازجون من خوشبخت نبودم خوشحال میشدی؟

دلی صحبت کن باهاش

دوست عزیز شما یا هم فکر منی یا هم وطن من پس بینمون دیوار نکش(:
هی میگم زود میاد هی بهت سر میزنم تو بیا اصلا گوشش بدهکار نیست مامان شما اینطوری نبود ؟

عزیزم خواهرو برادر دارین؟

هرچه گشتیم در این شهر نبود اهلِ دلی که بداند غم تنهایی و دلتنگی مارا
هی میگم زود میاد هی بهت سر میزنم تو بیا اصلا گوشش بدهکار نیست مامان شما اینطوری نبود ؟

بنده خدا دست خودش نیست 

اگه امکانش هست تو یک آپارتمان زندگی کنید یا تو یک کوچه

نه خواهر مادر من از خداش بود خدابیامرز برم خونه بخت پشت سرمو نگاه نکنم ولی بعد چندسال دلتنگم میشد میگفت زود به زود بیا😁

🧿🧿🧿🧿🧿🧿
باید به مشاور با مادرتون صحبت کنه من این حس رو سره یکی از دوستام داشتم البته از شوهرش متنفر نبودم خد ...

اینقدررر حرف زدم باهاش 

دوسه روز خویه باز غر غرش شروع میشه 

اصلا داغون شده . منم میگم بالاخره باید ازدواج می کردم خودتو محکم کن . اصلا یه وضعی دارم

به شوهرت بگو بهش محبت کنه تا خوشحال بشه بگه یه دختر داشتم یه پسر هم برام اومد وزیاد خونه مامانت بمون ...

بنده خدا اینقدر محبت میکنه که حد نداره 

اصلا براش مهم نیست میگه ازش خوشم نمیاد 😐

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز