زیاد دیدم پسرا با دختری بودن و دوسش داشتن اما آخر کار خانواده کار خودشونو کردن یکی دیگه میاد تو داستان با اون ازدواج میکنه
حقیقتش شخص تا شخص متفاوته
ولی پسرا وابستگیشون کمتره اگه از اون دختر دست بکشه دیگه بیخیالش میشه
و خب اگه راحت و بدون تلاش دست بکشه که لابد اونقدر عاشق نبوده یا احساسات اونقدر براش مهم نیس پس با یه دختر جدیدم نمیتونه اونقدر زندگی عاشقانه و احساسی داشته باشه و کلا این آدم تکیه گاه احساسی خوبی نخواهد شد
اگه از دختر دست نکشیده و هنوز بهش فکر میکنه که به قولا از بی عرضگیش بوده تا حدی ولی اگه بحث خیانته که همون اول تمام تلاششو بذاره منطقی تره یعنی اگه پسر واقعا دختر رو بخواد که حاضر باشه بعد ازدواجش با شخص دیگه خیانت کنه بره با اولی، اصن به ازدواج پا نمیده که بخواد کار به اینجاها بکشه چون دردسرش بیشتر میشه کلا مقوله خیانت یکم متفاوته بستگی به ذات آدما داره آدم عاشق سمت خیانت نمیره نتیجه اینکه اگه پسر واقعا عاشق دختر اول بوده باشه و شخصیت خودش نرمال باشه با خیانت سعی نمیکنه اون عشق رو بازیابی کنه
یه چیزیم هس یه وقت میبینی پسری تو سن کم از یکی خوشش میاد بعدا معیاراش تغییر میکنه به مرور زمان یعنی وقتی مجبورش کردن از کسی که دوسش داشته جدا شه بعد یه مدت اصن دیگه اون شخص فراموشش میشه و میفهمه شخص جدید رو بیشتر دوس داره (حالتی که بعد ازدواج عاشق میشن)