چندسال منتظرش بودم حتی فرصت های خیلی خوب رو بخاطرش از دست دادم توتاپیکای قبلترمم هست چقد کیسای خوب اومدن خواستگاریم نه قدردان هست ن دنبال جبران بم میگه من بهت مهریه نمیدم یا مهریه دادم عروسی نمیگیرم باهام چونه میزنه ک کمترین حق و رسم رو هم بم نده میگه من بت مهریه بدم عروسی هم بگیرم فلان کنم بهمان کنم وظیفه توچیه پس؟؟مامانشم بهم گفت هیچ کاری برات نمیکنیم خواستی بمون نخواستی همینه ک هست حرفی ک مامانش زد اصلا برام مهم نیس ولی حرفای خودش عصبیم کردن منم بلاکش کردم کمکم کنین دوباره مخمو نزنن برگردم بعد ما بااینا همسایه ایم من باهمشون درارتباط بودم حتی شده با خود پارتنرم کات کنم اما رابطه با بقیه اعضای خونواده و فامیل ادامه داشته باشه رابطمون شش هفت سالی هست یعنی جدایی یکم سخته کمکی ک از شما برمیاد اینه ک تاثیرگذارترین حرفارو بم بزنید ک هیچوقت هیچوقت برنگردم
پارمیدا جان تو انسانی. خم نباش کمرتو صاف کن. انقد بهش کولی نده
خودت راه درست رو میدونی چیه چرا ما بگیم دیگه اون کوچکترین ارزشی برات قایل نیس
باید خانوادت احارامتونگه دارن و ارتباطو باهاشون قط کنن
روزی ده بار به خودت بگو خر و احمق و عوضی ام اگه دوباره گولش بخورم
من باشم خریت میکنم و برمی‌گردم
چون احساسی ام
الان دیگه همشون زرنگ شدن مهریه نمیدن حتی خاستگارایه سنتی. این که دیگه کلی باهاش بودی قبلا
چند سالته فقط اینو بگو که هفت سالشو حروم این زباله کردی؟؟؟؟
با زبان بی زبونی میگن نمی‌خوایم ولی شما چسبیدن بهشون چقدر بده آدم چسب باشه بهانه نیار فامیلم همسایه آیم اینا کیلو چن خودتو خلاص کن اگر غرور داری چسب نیستی
توی اون زندگی حق آب خوردنم خواهی داشت برو خودتو بدبخت کن آفرین
به دردت نمیخوره
مادرش از الان میخواد گربه رو دم حجله بکشه
مراقب باش گول نخوری
مهریه با عروسی سبک
چرا این شرط و شروطای تخمیشیونو همون هفت سال پیش نگفتن ک انقد عمرتو تلف نکنی؟؟
بدردت نمیخوره بدبخت میشی اگه ازدواج کنی بدبخت
هیچ وقت موقعیتاتو برای پسری که بهش اعتماد نداری و میدونی‌مرد زندگی نیست از دست نده .
