بگید ببینم چیکار کنیم نیان نرن دخالت نکنن
وقتی نزدیک هم باشید صد در صد دخالت میکنن
تو هرکاریم کنی اونا دخالتشونو میکنن
فقط باید اهمیتی ندی
وایی ما شش سال داخل یه ساختمون بودیم با مادربزرگم
یعنی در روز شاید فقط یکی‌دو ساعت بابامو میدیدم
همش میرفت پیششون
دوری دوستی .تا دعوت نکردن نرو تا دعوت نکردن نیان
چرا نیان نرن مگه خانواده پسر دم راهی ان
مامان جون خودت چرا لنگش خونته
اینکه هرچه زودتر خونه رو عوض کنین
به حد کافی پذیرایی کن نه زیاد نه کم
زیاد نرو خونشون ... مگر برای یکی دو ساعت اونم با بعد نهار یا شام...
هر وقت دعوتتون کرد برید برای نهار و شام
از برنامه هاتون نگید
زیاد خودمونی نشید... نه اینکه اصلا حرف نزنین یا قیافه بگیری.. بلکه هر وقت نظر خواستن نظر بده و زیاد مثل خانواده خودت راحت نباش
والاه خودم نیستم اما
کسایی ک هستن به هیچ وجه نمیتونن دخالت نکنن حتی قهرم باشن باز زهرشونو میریزن
من۱سالودوماه تویک خونه باخانواده شوهرم زندگی کردم اصلاتجربه خوبی ندارم اصلا
الانم یک کوچه فاصله داریم ولی خب بازم خیلی بهتره
ما همه خانواده شوهرم توی یک آپارتمان هفت طبقه هستیم هر کدوم یک طبقه از اول ازدواج باهاشون خوب بودم ولی زیاد رفت و آمد نکردم مدتی یکبار رفتم و اومدم اونا هم عادت کردن نیان زیاد
در طول سال فقط عید میان یا زمانی که دعوت کنم وگرنه دیگه نمیان البته بستگی به اخلاق اونا هم داره خانواده همسر من انصافا اهل دخالت نیستن
این رفتار هایی ک گفتمو برای خانواده خودتم داشته باش ..
بعدا با خانواده خودت زیاد رفت و امد نکنی ..چون شوهرت حساس میشه و قطعا سمت خانوادش میره
تعادل و رعایت کن
ولی خیلیاهستن تویک ساختمان زندگی میکنن خیلیم خوشن باهم بستگی به اخلاقیات داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
