اتفاقا من معتقدم وقتی کارها به جایی میرسن که دیگه امیدی به درست شدنش نیست حتمن قراره درست بشن.
خدا وقتی میبینه تو دقیقا به یک شخصی مثلا امید داری که کارتو راه بندازه یا مثلا فلان جا پارتی بشه برات دقیقا اونجا نا امیدت میکنه. اما وقتی به جایی رسیدی که گفتی خدایا دیگه فقط خودت میتونی معجزه کنی اونوقت دری بروت باز میشه که فکرشو هم نمیکردی.