چطور برخورد میکردید.
من در سال دوبار نذر دارم هیچکدوم اصلن نمیان کمک
اما الان خودشون دعوتی دارن
وانتظار دارن من برم .
در ضمن بگم نذرهای من خیلی سنگینه ومجبور میشم از همسایه ها کمک بخوام.
مثلن یکیش نذر سمنو هست .
از یه طرف ما سه سال باهم قهر بودیم وشوهرم تو اون مدت خیلی افسرده بود بچه هام ناراحت بودن.
فضا وانرژی بدی تو خونمون بود.
من اگه بخوام مثل خودشون رفتار کنم هیچ وقت هیچ ارتباطی برقرارنمیشه.
خیلی کلافم نمیدونم چطور برخورد کنم که دلخوری پیش نیادودر عین حال مثل خودشون رفتار کنم.
چرا خانواده خودت نمیان کمک
والا هر کی بیاد کمک نذری خیرات برای خودشه، بجهنم نیامدن
شمام نرو بگو سالی دوبار نذر دارم هیچکدومش نیومدین منم نمی تونم بیام
شمام بگو کمرم گرفته پریودم و این حرفا
نرو گله هم کردن بگو
مگ تایمی ک من نذردارم میایی دیگه ک الان انتظار دارید من بیام
اونا دعوت کردن شما رو ایا شما هم اونارو دعوت میکردی برای نذریهاتون؟
بیاد بدرک مگه اونا نگران دلخوری و ناراحتی شما بودن که شما اینقد نگرانشونی؟؟؟. اینقد ضعیف و ترسو نباش یکم جسور باش اینجوری متوجه میشن بازتاب رفتار خودشونی و ازشون نمیترسی کمک کنن کمکشون میکنی کمک نکنن کمکشون نمیکنی از دفعه بعد انتظار کمک ازت داشته باشن میان کمکت میکنن
اگر مجبور شدی بری
زمان تنظیم کن نیم ساعت قبل پخش کردن غذا برسی
نزدیک شوهرت باش اگر حرفی زدن شوهرت بشنوه
خب عزیزم شنا بهشون زنگ نزدی موقع نذری هاتون یا دعوتشون نکردید که نیومدن
ولی اونا زنگ زدن دعوت کردن
فرق داره خب
