نه ولی من اگه به مرحله خود کشی میرسیدم طلاق نمیگرفتم تو زندگیم میموندم اول اونو میکشتم بعد خودمو تاکسیکم خودتونید
در وداع هر دیدار، پی واژه ای می گردم به جای خداحافظ تا با آن بباورانم به خود که دوباره دیدنت محال نیست حرفی شبیه می بینمت،تا بعد،به امید دیدار...حرفی که نجاتم دهد از هراس دوباره ندیدن تو
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️
چند سال پیش یک زنه تو شهرمون، دو تاهم بچه کوچیک داشت، شوهرش خیلی اذیتش میکرد و... دیگه طرف نتوسنت تحمل کنه خودشو آتیش زد. بعدشم شوهر اصلا به پشم هم نگرفت رفت ازدواج کرد، بچه هارو فکر کنه بابابزرگ و مامان بزرگ نگه میداشت.