امروز بعد کلی سال دوستای مجرد فامیلی رو تو ی مجلس دیدم چقدر از دور دلم هواشون رو کرد کاش اون روزا بود ک میرفتیم خونشون باهم عروسک بازی میکردیم ولی خیلی چیزا عوض شده اینکه مامانم دیگه نیست بهش تکیه کنم اونا خداروشکر درکنار خانواده و جمع بودن با ی بچه ولی من خانوادم از هم گسسته شد اخ مامانم کجایی اخ بابای خوبم چرا بعد مامانم اینقدر ضرر کردی اخر شبا بغض نمیذاره بخوابم