میترسم خاهرشوهرمم بخاد بیاد مسافرت

شوهر کی هست ؟ 

ماشین مال منه قطعا من اختیار دارشم 

من نمیگم اون نیاد ،میگم چون تعدادشون زیاده ۷ نفرن 

ممکنه بگن بچهای اونا بیان تو ماشین ما 

من میگم اگر چنین چیزی بگن من بگم نه نمیخام بچهاتون بیان تو ماشینمون 

اگر احساس کنم با رفتار های سمیش اذیت میکنه قطعا نمیرم و مقصد سفرمون رو عوض میکنم

اول ک قبول کردم این مسافرت رو ،قرار بود فقط خاهرشوهر دومیم و خانوادش ک ی سلامی باهم داریم بیاد و گفتم این در حد ظاهر میشه باهاش مسافرت رفت نهایتش باهاش گرم و صمیمی نمیشم 

ولی امشب فهمیدم  اون خاهرشوهر سمیم ک قطع رابطم میاد 

چون تعدادشون زیاده ۷ نفرن جاشون تو ی ماشین نیست و اگر من بگم ک نمیخام بچها بیاد خب وقتی جاشون نباشه ک نمیتونن ی مسیر دو هزار کیلومتری رو ۷ تایی رو هم برن 

و شاید این خاهرشوهره نتونه بیاد 

چون اصلااااا دلم نمیخاد از ما استفاده ابزاری کنن ک خوش بگذرونه وقتی قطع رابطه ایم 

شوهرم چون میدونه اصلا حاضر نیستم واسه خوشی خاهرش از خودم بگذرم و قبول کنم شاید بخاد منو تو حس گناه بزاره ک گناه دارن اونام بیان 

ولی من اصلا دوس ندارم سر ب تن خاهرشوهرم باشه شوهرم میدونه  سفر رو زهرش میکنم اگر قبول هم کنم 

ن ببین دوتا خاهرشوهر میخان بیان 

یکیش دامادشوهرم(شوهر خاهرش) جزو اون جمعه ک دوستن و شوهرمم باهاشونه 

این خاهرشوهرم در حد سلامیم اومدنش برام مهم نیست 

ی خاهرشوهر دیگم هست ک باهاش قطع رابطم اون میخاد خودشو بچپونه تو ماشینا 

چون با من قطع رابطس قطعا میره تو ماشین خاهرش و چون تعداد بچهاشون زیاده احتمالا میخان بچهاشونو بفرستن تو ماشین ما 

من بگم ک نمیخام بچها بیان تو ماشینمون 

ب شوهرم میگم اگر اون خاهرشم اومد لوکیشن مسافرتمون رو عوض کنیم