خانما شمارو به هرچی میپرستید خاهرانه یا مادرانه بگید چیکار کنم ابروم رفت
من توی محیط کارمون از یه اقا پسری خیلییییی خوشم میومد و البته هنوزم دوسش دارم..منتها محیط کارمون اینطوره ک خانما و اقایون نباید ارتباطی غیر از کار باهم داشته باشن و حتی شماره همم از هم بگیرن
این پسره هم قبلا از من خوشش میومد و چون ارتباطمون ی خورده صمیمی بود باهامون برخورد شد و دیگه هیچ سلاموعلیکی هم حتی نداشتیم
از این ماجرا یک سال میگذره
حالا ی شخصی از اون محیط به من ابراز علاقه کرده و من داشتم واسه مادرم تعریف میکردم..مادرم کارشناس اون شرکتس
با شوخی گفتم اره حدس بزن کی بود فلان..مامانمم ب مثال چند نفرو گفتو بعد اسم این اقا پسرو اورد..منم ب شوخی گفتم اره خودشه با چشمک
اخرشب بهش گفتم مامان امیرمحمد نبوداا..قبل توجهت
حالا من رفتم بیرون و ازم خبر نداشت..جایی بودم که نمیتونستم تلفن جواب بدم..زنگ زد به پسرع میگه از هستی خبر داری فلان..پسره میگه خانم فلان یعنی چی من با دختر شما چه ارتباطی دارم و کلی حرف
حالا نمیدونم چههههه گلی بگیرم ب سرم..بعدا باهاش چشم تو چشم میشم چی بگممممم
پسره الان فک میکنه من توهمی ام
بهش میخوام پیام بدم توروخدا بگید چی بگم