امسال خیلی اتفاقات ناگواری برام افتاده
دوستم که صمیمی بودیم فوت شده
استادم فوت شدن
برادر یکی از اشنایان تو سن خیلی پایینی فوت شدن
و از همه بیشتر بحاطر مورد اول فکر میکنم حالم بد باشه
من هر روز یا هر چند روز میشنیم برای دوستم با اینکه ۲ ماه .ذشته ولی همچنان خیلی گریه و دلتنگی میکنم و از زندگی میترسم از ادامه دادن میترسم از حال میترسم ، همش فکر ایندم که نکنه پدر و مادر خدای نکرده چیزیشون بشه که من قطعا میمیرم . اینم بگم خودم سنم کمه ولی اختلاف سنیم با پدرم مخصوصا زیاده و من همیشه دلهره دارم . وقتی خوابه نگاش میکنم که نفس میکشه یا نه . عملا زندگیم با ترسه و عین جهنما