کلا هرکس بهش دختر معرفی میکرد برا ازدواج میگف نه قصدازدواج نداشت میخاست تا آخرعمر مجرد بمونه
گاهی واقعا مطمئن میشم خدا اینو برا من کنارگذاشته بود آخه من توی زندگیم خیلی رنج کشیدم ولی همیشه خدا رو حس میکردم میدونستم حواسش بهم هست و ی روز منو ب ارزوهام میرسونه ولی ازش خاستم هرچی خیره بیاره سر راهم صبررررر کردم تا خدا یکیو بهم نشون بده وقتی اسم همسرمو شنیدم ب دلم افتاد ک مال خودمه ک خدا بهم نشون داده و گفته از تو حرکت از من برکت برا همین رفتم بهش پیام دادم درکل توکل ب خدا کن وقتی بخواد دیگه حله
حتما خدا خواسته ک مهر من ب دلش بیوفته