2777
2789

بچه ها خیلی از ته قلبم یکیو دوست دارم واقعا امکان نداره روزی نرسه که دعا نکرده باشم. اونم خیلی پسر خوب و سالمیه . نمیدونم چرا خدا من و نمیبینه چرا صدام رو نمیشنوه چجوری ازش بخوام اخه؟ لطفا پیام مثبت برام بذارید خیلی ناامیدم. اگه هم همچین تجربه ای دارید بهم یگید خیلی روحم به شنیدنش احتیاج داره

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم یکیو دوس داشتم فکر میکنم چقدر سالمه چون پا منبر بود و نمازخون بعد فهمیدم چقدر لاشیه🤣🤣🤣🤣🤣

این خیلی شخصیت معصومی داره اتفاقا نماز خونو اینا نیست ذاتش خیلی پاکه

عزیزدلم 

یه روزی جای تو بودم 

خیلی غصه میخوردم با خدا قهر کردم کارم کشیده بود به داروی قلب و افسردگی چند سال گذشت فهمیدم با اون میشدم بدبخت ترین ادم دنیا فهمیدم خدا خیلی دوستم داشته فهمیدم صدامو لحظت به لحظه شنیده بود و فقط من نمیشنیدم که اون به من میگفت صبور باش

دروغ نگم هنوزم دلم براش تنگ میشه گاهی دوسش دارم ولی سریع همه چیز محو میشه برام

خدا خیلی بزرگه توکل کن بهش اگه راهی پیدا کردی به منم بگو خیلی حالم بده😭💔

فقط می‌تونم یه جمله بگم وقتی یه چیزی رو از ته دلت بخوای قطعا بهش می‌رسی . قطعا قطعا قطعا فقط باید خیالت راحت باشه و استرس و ترس نداشته باشی

ب دلیل جمله دومت تا حالا نشده   وقتی میگی امکان نداره انرژی منفی میدی بازخوردتم منفیه

من یکیو دوس داشتم همیشه میگفتم مال خودمه آخرشم مال خودم شد   مثبت فک کن از خدا بخواه اگ ب صلاحته بشه    هی نگو امکان نداره

حست و‌عمیقیا درک‌میکنم عاشق یکی از فامیلامون بودم یعنی عمیقاااا دوسش داشتم ولی وقتی میدیدمش انقدر برخوردش بد و‌سرد بود باهام ک‌حس‌ میکردم‌اون‌نفرت داره ازم چندبار ب مامانش دختر معرفی کردم برن خاستگاری براش میخواستم امتحانش کنم ببینم نظرش چیه کلی بخث‌ کرده بود با مامانش ک چرا برامن دنبال زنی این حرفا یشب انقدر حالم بد بود نماز خوندم انقدر گریه کردم گفتم‌خدایا یا مهرش از دلم بیرون کن یا بهم برسیم خسته شدم همون شب مامانش زنگ‌زد خواستگاری کرد 

۱۰سال ازدواج‌ کردیم 

خیلی خیلی خیلیییی اذیت شدم‌تو زندگی ولی اون‌عشق انقدر عمیق ک‌ هزار برابر روزای اول‌دوسش دارم اون هم ب همون اندازه عاشقم ولی خب واقعا خانوادم‌و‌خودم ادیت شدیم شاید قسمتم نبوده من اصرار زیاد داشتم مشکلمون بیشتر از خانوادش

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
ب دلیل جمله دومت تا حالا نشده وقتی میگی امکان نداره انرژی منفی میدی بازخوردتم منفیهمن یکیو دوس داش ...

چجوری بهش رسیدی ؟ از اول دوست داشتنتون دو طرفه بود ؟ میدونی اندیشه خیلی خسته شدم دیگه از این شرایط 🥹🥹

فقط می‌تونم یه جمله بگم وقتی یه چیزی رو از ته دلت بخوای قطعا بهش می‌رسی . قطعا قطعا قطعا فقط باید خی ...

قربونت قشنگم🥰

کاربر جدید نیستم از ۱۴۰۲ اینجام دوستان کلی دوست دارم اینجا شناسایی شدم ولی 🥲

حست و‌عمیقیا درک‌میکنم عاشق یکی از فامیلامون بودم یعنی عمیقاااا دوسش داشتم ولی وقتی میدیدمش انقدر بر ...

عزیز دلم چقد خوشحالم برات به چیزی که از ته قلبت خواستی رسیدی خیلی حس شیرینیه میدونم❤️❤️ایشالا هر روز عاشق تر و خوشحال تر از قبل کنار هم بمونید.فقط یه سوال داشتم چرا وقتی اونم دوست داشت باهات سرد رفتار می‌کرد که تو فکر میکردی نمیخواست؟؟؟؟ 


فقط اسمشو از کسی شنیدم و اینکه پسرخوبیه   عاشقش شدم بدون اینکه ببینمش  چون آدم ظاهربینی نیستم  شاید خداخواسته ندیده بخوامش  خلاصه ش اینه که بهش پیام دادم ک میخوام سرنوشتمون باهم باشه   اولش گف قصد ازدواج ندارم  ولی بعدش علاقه پیدا کرد و ازدواج کردیم  از وقتی اسمشو شنیدم همش میگفتم این پسر مال خودمه  از خدا خواستم اگ صلاحمه بشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792