ما نامزد عقدی هستیم خانوادم وام ازدواج منو نخواستن جدا جهیزیه خریدن وام رو دادن شوهرم قسط رو خودش بده با وام خودش و طلاهای خونه بابام قرار شد خونه بخریم حالا النگو مادرممقرض گرفتم تا بعد براش بخریم
خود نامزدم اصرار کرد به اسم من بخره رفتیم طلاهامو با حلقه ازدواج و نشون هم فروختیم حتی اما مادر شوهرم از قبل میدونست به اسم من میشه اما گفت انگار متوجه نشده بوده . گفت فامیلمون به اسم زنش کرده زنه گزاشته رفته .... ینی منم ممکنه برم . به پسرش گریه کرد گفت شیرمو حرارت نمیکنم به اسمش کنی جلو من اینارو گفت بغضم گرفت که منو غریبه حساب میکرد
گفت نصف نصف بزنین به اسمتون