دوستان من چند سالیه با آقایی در ارتباطم، که الانم نامزد کردیم، ایشون خیلی وقت ها که ماشبن دستم نیست، خودش میبره سرکار و برمی گردونه.
امروز برای اولین بار ایشون با یک ساعت تاخیبر تازه یادشون اومده بود که باید بیان دنبال من،(دفترو بسته بودن منم ببرون مونده بودم، هرچی زنگ میزدم بر نمیداشت)
منم راه افتادم ی مسیری که با ماشین نیم ساعت طول میکشه رو پیاده اومدم(تو کارتی که پیشم بود پول نداشتم، مامان و بابامم خونه نبودن که اسنپ بگیرم دم در پرداخت کنم، گوشیمم جواب ندادن بگم پول بریزن بهم)
تقریبا تو نصفه های راه اقا زنگ زذن جریانو گفتن، بعد حتی نپرسید پیشت پول هست یا نه؟!
گفت ببهشید تو ترافیک گیر کردم تو برو خونه و...
نشسته بودم که استراحت کنم از شدت درد پا انقدر گریه کردم که الانشم چشام میسوره و واقعا نمیدونم چرا؟!
بنظرم حق نداشتم گریه کنم و دلخور بشم، چون توی این ۳/۴یال اولین بارش بود...
ولی می گفتم کاش الکی نیگفت پول داری پیشت؟!