خواهش میکنم، حیفه نکنید، من خودمو میبینم چهل و خورده ای سن دارم، هنوز مجرم، و کسیو تو زندگیم دارم که خانوادم مخالف ازدواجمونن، در صورتی که ما هر دو کلا با چیزی که خانواده ها میخوان و ... متفاوتیم، ولی کسی درک نمیکنه، ما هر روز داریم زجر میکشیم و کسی نیست دردمون دو بفهمه، شما لطفا اینکارو با خودتو زندگیتون نکنید، آدرس روانپزشک عالی براتون گذاشتم تو پستای قبلی، البته الان گذاشتم، حتما پیگیری کنید، بازم میگم حیفه
وابستگی که تو زندگی به خانواده داشت باعث شد زندگی خوبی نداشته باشم.
الان خیلی داره تلاش میکنه جبران کنه ولی میدونه اینجوری حال دل خودش خوب نیست چون کاری را میکنه که دوست نداره .
منم متاسفانه نمیتونم گذشته را فراموش کنم هر روز حالم تو زندگی بدتر میشه خب در مقابل حال شوهرمم بد میشه
بله متاسفانه خیلی سخت گرفتم
ولی دست خودم‌نیست مثل کسی که عصبی با اینکه خودش دلش نمیخواد .
ولی کاریش نمیشه کرد منم دست خودم نیست واقعا نمیتونم ببخشم
به همسرمم گفتم من یک آدم مرده ام مثل این میمونه گل بخری یا حرف محبت آمیز را به یک آدم مرده بگی خب واقعا هیچ واکنشی نشون نمیده کسی که مرده ، منم دیگه نمیتونم به محبت هاش واکنش نشون بدم
لعنت بفرست بر شیطون. گذشته سخت رو نمیشه فراموش کرد اما ببخش و سعی کن ادم جدیدی بسازی. هر روز صبح سوره مبارکه ملک رو بخون خیلی اروم و ریلکس زندگی میکنی وافعا موثره.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
