2777
2789

با مامانم دعواش شده بود. حالا مثلا پشیمونه میگه الان همین امشب بریم! خب حداقل سه روز کامل هست سفر. خسته و مریض هم هستن هر دوشون

دو تا بچه دبستانی هستن قشنگ

با بابام که نمیشه حرف زد. به مامانم میگم نرید خسته اید مریض شدید! اخه الان! دو روز دیگه اربعین تمومه میگه نههه بابا گفتههه اخهههه

رو اعصابن. الان تنها راه حل اینه که هیچی نگم بهشون. برن داخل جاده میفهمن عجب غلطی کردن

  

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دقیقا بلهتا جلوی حرم امام حسین(ع) که رفتن بابام زده به سرش نذاشته مامانم بره زیارتحالا مثلا میخواد ج ...

یا خدا

دوستان این عکس پروفایلایی جدیدا اومده، پیشفرض برای کاربرایی هست که پروفایل ندارن، جایگزین عکس خاکستری قبلی

وااای امان از پدرومادر بی عقل همیشه حسرت بچه هایی که والدین عاقل داشتنو میخوردن‌منم‌باید همش مراقبت ...

دقیقا عین بچه هان

اومدم خونه میبینم مامانم شال کلاه کرده که قراره امشب بریم اربعین!

بهش میگم اخه مادر من نمیرسید امروز ۲۱ ام تموم شد. حتی روند پیاده روی اربعین رو هم نمیدونست. دوباره بابام بیدار شده گفته نه ما میریم مامانم هم هر چی باهاش حرف زدم رو فراموش کرد دوباره وسایل جمع کرد که برن

  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792