دخترم یک ونیم سالشه. یه عادتی پیدا کرده شبا وقتی میخوادبخوابه باید توبغلت کلی راه ببریش تا خوابش ببره بعد اگه راش نبری کلی جیغ میزنه وگریه میکنه. امشب اولش بغلم نکردم دیدم بیخیال نمیشه بغلم کردم ولی دعواشم کردم اولش میخندید بعد مظلومانه زد زیرگریه جوریکه دلم واسش سوخت ازخودم بدم اومد که ازکوره دررفتم. اخرش توبغلم خوابش برد منم اشکام میریخت واسه بچه بیگناهم کلی به خودم لعنت فرستادم که نمیتونم مادرخوبی باشم واسش. خیلی اعصابم داغونه😢نمیدونم چرا نمیتونم خودمو کنترل کنم
حق داری سخته تو بغل خوابوندن
خوبه تجربه‌ست که دفعه ی بعدی از کوره در نری
مادر بودن کلارنجه
عزیزم خودتو سرزنش نکن تو انسانی و گاهی عصبی میشی اون بچه که بعداً یادش نمیمونه الانم که بغلش کردی و خوابیده راحت از این به بعد سعی کن خودتو کنترل کنی و دعواش نکنی
نه دعواش کن نه کوتاه بیا از موضعت
شما دوتا اشتباهو همزمان مرتکب شدی
هم دعواش کردی هم از موضعت کوتاه اومدی و با گریه به خواستش رسید
محکم و مهربان و مصمم باش. کم کم یاد میگیره حرف مامان تغییر پذیر نیست با گریه و زاری و ...
من بااین روش بچم خیلی خوب تربیت شد
عشقم خودتو سرزنش نکن ولی با بچه حرف بزنی بخدا بهترمتوجه میشه تا دعوا ولی خب همچین چیزی که تو دلش نمیمونه فردا یادش میره ولی سعی کن کم کم عادتو ترکش بدی تا یه شبه با دعوا کردنش،مثلا درطول روز بغلش نکن که بخوابونیش باز روز یکم بدخلقی میکنه میخوابه یا واسه خودش بازی کنه بخوابه بهتره شبا اینکارو کن تا کم کم شبم از سرش بیوفته
حق داری سخته منم دیروز دخترمو خیلی دعوا کردم طفلکی خیلی بد گریه کرد هنوز یادم میاد ناراحت میشم
داشتیم خونه رو رنگ میکردیم همسرم براش یک غلتک کوچولو خرید تا اونم کمک کنه و خوشحال بشه طفلی کلی ذوق کرده بود ولی گیر داده بود به یک تیکه کوچیک و مدادم رنگ میزد اونجا یا با غلتک میزد محکم به دیوار یا تو سطل رنگ و رنگ میپاشید منم دعواش کردم و ازش گرفتم غلتکو اونم حسابی گریه کرد
باید عادتشو عوض کنی بزارش رو پاهات براش آهنگ بخون باهاش بازی کن
نگران نباش هرمادرب همچین تجربه های داره مهم اینه ک الان میدونی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
