من یه ساله عقد کردم قبل اون تو فاز پرنسسای دیزنی بودم فکر میکردم با کسی ازدواج میکنم که خیلی خوشبخت میشم همسرم دیوانه وار عاشقه منه و منم همینطور... فکر میکردم زن و شوهر حاظرن کلی بخاطر هم از خودگذشتگی و فداکاری داشته باشن
اما وقتی ازدواج کردم زندگی یه سیلی محکم زد تو گوشم و از این خواب شیرین بیدار شدم دیدم نه اون طور که فکر میکردم پیش نمیره
فهمیدم چقدر دردناکه وقتی باکسی تو رابطه ای احساس تنهایی کنی فهمیدم زنا چقدر شکسته میشن داغون میشن وقتی مرد زندگیشون دیگران رو به اون ترجیح میده
چقدر طلاق میتونه دردناک باشه...حتی وقتی رابطه خوبی نداشتین
چقدر دردناک میشه که هرچقدر تلاش کردم صبر کردم بخشیدم اما طرف مقابلم ارزشی ندونست 💔