2777
2789

نه

بهت فکر میکنم هرروز،ازت دل میکنم هربار،ولی چشمات تو عکسا نمیزارن برم انگار.🖤فقط کارم شده گریه،همش دلتنگ و افسردم، یجوری تو خودم میرم خودم فکر میکنم مردم.یه گوشه بی تو میشینم، یه گوشه ماتو مبهوتم،یه روزی زیرو میشم یه بمب از جنس باروتم.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بله بارها به پدر و مادرش گفته

چند بار تا پای طلاق رفتیم

و اون به خاطر بچه هامون با من مونده همین

 و من همیشه غصه میخورم چون بایه پسر بچه ننه و بی مسئولیت طرف هستم که حتی برای کوچکترین چیزها از پدر مادرش اجازه میگیره

اگر بچه نداری طلاق بگیر و خودت رو نجات بده همین

بله بارها به پدر و مادرش گفتهچند بار تا پای طلاق رفتیمو اون به خاطر بچه هامون با من مونده همین و من ...

شوهر من بخاطر مادرش با من ازدواج کرد و بعدش یه مدت همش عذابم میداد خرجی نمیداد و بهم بی محبتی میکرد من جایی ندارم برم وگرنه طلاق میگیرم و یه بچه ی نوزاد دارم

شوهر من بخاطر مادرش با من ازدواج کرد و بعدش یه مدت همش عذابم میداد خرجی نمیداد و بهم بی محبتی میکرد ...

لطفا دیگه بچه نیار تا خودت راحت باشی 

اگر احیانا زندگیت به جدایی ختم شد با بچه هات اذیت نشی

تا جایی که میتونی برای خودت پس انداز مخفی داشته باش

من تجربه کردم اگر شوهرت تو رو  دوست نداشته باشه تا آخر عمرت عذابت میده و دریغ از یه ذره محبت

اوایل زندگیمون شوهرم با من خوب بود اما چون پدرشوهر و مادرشوهرم منو دوست ندارن انقدر تو زندگیمون دخالت کردن و شوهرم هم برای هرکاری از اونا اجازه میگیره

و زندگی من همیشه جهنمه و اینکه بعدا سرو کله زنی که شوهرم اونو دوست داشت پیدا شد والان شوهرم به هر بهانه ای میخواد من رو طلاق بده و من بلاتکلیفم

یک رو ز میگه تموم شد و من تو رو نمیخوام و روز دیگه میگه که به خاطر بچه ها برگشتم 

مخصوصا اگه شوهرت پشتت نباشه همه حتی برادر شوهر وجاریت هم اذیتت میکنن

بالاخره بهت میگم که به فکر خودت با ش و به خدا بسپارش و تو زندگیت رو بکن و تو هم فقط به خودت برس

لطفا دیگه بچه نیار تا خودت راحت باشی اگر احیانا زندگیت به جدایی ختم شد با بچه هات اذیت نشیتا جایی که ...

بخدا خواهر عزیز اگه زندگی منو بخونی اشک میریزی ,شوهرمنم یه زن بیوه بایه ببچه رو دوست داشته قبلا ,توسن۱۸ سالگی  ,ولی توزندگی من هم ,دقیقا مثل شما دخالت های مادرش و خواهراش اینقدر پررنگ بود که زندگیمو خراب کردن الان ,هردومون فقط دوتا هم خونه ایم و محبتی بمن نمیکنه ۸ ساله ۸ بار منو نبوسیده باورت میشه ,دیگه بچه نمیارم ,من پدرومادرم جداشدن و نمیتونم کاری کنم ,برادرهامم نمیزارن جدابشم ,بخاطر ابروشون ,و بخدا هیچ خرجی بمن نمیده پس انداز کنم ,خرج بچه امو هم بزور میده ,اگه یه مای ببی میخره میگه چرا زود تموم شد ,۸ ساله هنوز یک بار گوشت نخریده ,برای خونه ,همه پولاشو هر ماه میده به ,خواهراش ,ابن ماه ۸ میلیون داده به یکی از خواهراش برای من هیچی نمیخره ,میترسم ازش پول بخوام خونه رو بلوا درست میکنه ,سرم داد میزنه ,بچمو هم از الان داره طوری تربیت میکنه که سمت خودش باشه ,پولهایی که برای خانوادش خرج میکنه اینقدر زیاده ,از شکم من میگیره میده به اونا ,بهم میگه برو خونه مادرت ,بمون خیلی سخته ,من زیر خونه مادرش توی یه خونه بودم ,وسط حال خونشون یه اتاق بمن داده بودن ,بزور جدام کرد از مادرش ,وبعد ازون دیگه این ادم بامن بد شد ,چون از مادرش جدا شدم ,هرچی به خانودم میگم بزارین یه مدت برم خونتون دادگاه شکایتش کنم  اونا قبول نمبکنن ,مبگن بچه اتو بده خودت بیا ,با بچه نیا ,

بخدا خواهر عزیز اگه زندگی منو بخونی اشک میریزی ,شوهرمنم یه زن بیوه بایه ببچه رو دوست داشته قبلا ,توس ...

عزیزم حرفات رو که خوندم دیدم تو هم مثل منی  با این تفاوت که شغلی ندااری

پدر مادر من هم میگن اگه میخوای طلاق بگیری باید بچه هات رو نیاری خونه ی ما و بندازی گردن خودش

ولی من نمیخوام بچه هام بیش از این ضربه بخورن

من یک شغل با یه درآمد خیلی اندکی دارم که میتونم لااقل اگه خودم یا بچه هام یه چیزی دوس داشتیم بخوریم یا بپوشیم رو بتونم بخرم فقط در همین حد چون به من هم شوهرم هیچ پولی نمیده ولی چون خرج بچه ها و بعضی وقتا خرج خونه رو انداخته رو دوش من دیگه مخالفتی با کار کردنم نمیکنه درسته که خودم همیشه در عذابم..

شوهر من هم مثل یه پدر برای برادرش و پدرش خرج میکنه و از راحتی ما میزنه که اونا راحت باشن بچه هام رو همیشه تحقیر میکنه که بچه ی برادرشوهرم خوشحال باشه برادرشوهرم ورشکست شد شوهرم همه ی بدهی هاش رو صاف کرد 

یعنی خودش رو فدای اونا کرده هروقت گفتم خونه ی جدا بگیر بامن قهر کرده و تا طلاق رفتیم و در آخر گفته که من هر جایی که دوس داشته باشم حتی بالای کوه تو رو رو نگه میدارم و تو حق نداری حرف بزنی

بالاخره اینکه بهتره به فکر یه شغل و درآمد باشی هرچند کم باشه حتی میتونی تو خونه بعضی کاهارو انجام بدی برای یاد گرفتن هیچ وقت دیر نیست 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792